هستم چون هستی

ولگردی های دلم در کوچه پس کوچه های شهر

ارتفاع عشقش


لیک میدانم که عشقش "ارتفاعی پست "بود

 

ترمه پوش نازک اندامی که هر شب مست بود

آبی چشمان او با آسمان همدست بود

 

میخرامید از میان کوچه ها بی واهمه   

نسخه ویرانیم بر دامنش پیوست بود

 

او رها چون بادهای هرزه میرقصیـــــد و دل

در خم گیسوی نستعلیقی اش پابست بود

 

شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود

رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود

 

گرچه دل دادم ولی دیوانه تر میخواستم

او که تلفیقی ز هرچه خوب و زیبا هست،بود

 

یک شبی رفت و مرا با خاطراتم جا گذاشت

لیک میدانم که عشقش "ارتفاعی پست "بود

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

نمی دانست


یک شب برایش تا سحر “گلپونه ها” خواندم

 

آن روزها نام مرا حتا نمی دانست

من عاشقش بودم ولی گویا نمی دانست

 

من مشت خود را باز کردم خط به خط خواندم

انگار او چیزی از این خط ها نمی دانست

 

با خود کلنجار عجیبی داشتم آیا

از عشق می دانست چیزی یا نمی دانست؟

 

هی خواب می دیدم که در گرداب گیسویم

اما کسی تعبیر رؤیا را نمی دانست

 

رمال هم از آینه چیزی نمی فهمید

از سرنوشتم نقطه ای حتا نمی دانست

 

من تاجر ابریشم موهای او بودم

سرگشته اش بودم ولی او نمی دانست

 

یک شب برایش تا سحر “گلپونه ها” خواندم

تنها به لبخندی مرا دیوانه می دانست

 

فردای آن شب رفت فهمیدم که معنای

 “من مانده ام تنهای تنها” را نمی دانست 

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

عیدی امسال من


 

 

از اوج افتادم افتادم و این اقبال من بود

باری که از دوشم گرفتی بال من بود



راحت پی این رفت و آسان سهم آن شد

چشمی که می گفتی فقط دنبال من بود



حالا که برای دیگران چتری بزرگ است

دستی که دور شانه هایم شال من بود



ای دیگران دلخوش به این دولت نباشید

تختی که بر انید اول مال من بود



عید و عزای من به دست دیگران است

رفتی و این هم عیدی امسال من بود

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

گاهی


گاهی چه بی گناه ، دلت پیر میشود

 

گاهی چه بی گناه ، دلت پیر میشود
اینجا همان دمی است که زود دیر میشود

گاهی به رغم تشنگی عشق ، عاقبت
با حسرتی فقط ، عطشت سیر میشود

گاهی همان دو چشم که رامت نموده بود
بی رحم چون کمان کمانگیر میشود

گاهی همان گلی که به دل پروراندیش
خارش به سینه ات چه نفس گیر میشود

گاهی که آرزوست بغل سازیش به مهر
تنها سراب اوست که تصویر میشود

گاهی نیایشت که فقط بهر وصل بود
چون نیست قسمتت ، به دلت تیر میشود

گاهی صدای بارش باران که دلربا ست
با چتر تک سواره چه دلگیر میشود

گاهی که ضرب و جمع به راهی نمی رسد
من کم شوم ز یار ، چه تفسیر میشود

گاهی مسیر عشق ، ز پیکار عقل و دل
از تیزی و خطر ، چو شمشیر میشود

گاهی که منطقت ندهد پاسخت به دل
باید نشست و دید ، چه تقدیر میشود .

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

دلگیر دلگیرم


دلگیر دلگیرم مرا مگذار و مگذر

 

دلگیر دلگیرم مرا مگذار و مگذر

از غصه می‌میرم مرا مگذار و مگذر

 

با پای از ره مانده در این دشت تب‌دار

ای وای می‌میرم مرا مگذار و مگذر

 

سوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ

دل بر نمی‌گیرم مرا مگذار و مگذر

 

بالله که غیر از جرم عاشق بودن ای دوست

بی‌جرم و تقصیرم مرا مگذار و مگذر

 

با شهپر اندیشه دنیا گردم اما

در بند تقدیرم مرا مگذار و مگذر

 

آشفته تر ز آشفتگان روزگارم

از غم به زنجیرم مرا مگذار و مگذ

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

خودمم

امروز 94/05/18 یه روز نسبتا ارام و خوب اتفاقات خوب توش بود

شکر میگذره

ساعت17:16دقیقه و من تا چهل و پنج دقیقه دیگر شیفت کاریم تموم و به باشگاه شاهین مهر خزر میرم

احتمالا امشب تنهام چون مامانم میره تهران پیش اجیم با داداشم بابام هم نیست

به مدت یک هفته(البته شاید)

امیدوارم اینطور نشه چون کسی نیست شبا وقتی میرم خونه شام درست کنه در نتیجه شب گشنه صبحانه هم هرگز نمی خورم یعنی در طول روز فقط ناهار میخورم.(-

ما برفتیم فعلا

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

تجویز تو

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

تو

تمام تو .....•●♥

 

مـــــــــال من است .......•●♥

 

و من خودخواهم ....•●♥

 

در مالـــــــکیت تو ....•●♥

 

من لجبازم ....•●♥

 

در دوست داشـــــــــتنت .....•●♥

 

من مغـــــــرورم به احساست .........•●♥

 

چون

 

تـــــــــــــ•●♥ـــــــــو ...

 

تنها تعلق معلــق در خــــــ•●♥ـــاطر منی

 

و این تمام داشتن من است .......•●♥

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

زمان

هیچ گاه

برای دیدارت

زمان تعیین نمیکنم…

شاید ساعت حسادت کند و خواب بماند

دلنوشته و شعرهای 93 , شعرهای زیبا و با معنی سال 93 , دلنوشته های زیبا و با معنی سال 93

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad

ادمها

 

مجموعه دل نوشته های مفهومی زیبا و عاشقانه تیر 1394

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ …

ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﻭﺭ …

ﺍﺯ ﺗﻪِ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ …

ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ

ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ !!!

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mehr dad